درختچههایی سربلند با ساقههایی روشن و شاخههای آویزان و نامنظم و برگها و ساقههایی بندبند با رنگ سبز کمرنگ است، به طوری که از دور شبیه درختچهای خشک شده میماند.
تاغها (Haloxylon) سرهای (جنسی) گیاهی است به صورت درختچه از تیرهٔ تاجخروسان (Amaranthaceae)، زیرتیرهٔ اسفناجیان (chenopodiaceae)، با مقاومت زیاد در برابر خشکی و گرما با سیستم ریشهای گسترده که جهت جلوگیری از گسترش کویر از آن استفاده میشود. گونههای متعددی از جنس تاغ وجود دارد.
در ایران سه گونهٔ تاغ وجود دارد:[۱]
سیاهتاغ (Haloxylon aphyllum) یا (Haloxylon ammodenderon)
زردتاغ یا سفیدتاغ (Haloxylon persicum)
تاغ بوتهای (Haloxylon recurvum)
البته گونهٔ سوم از خانوادهٔ اسفناجیان به نام ترات یا رمس، گاهی در شمار گونههای جنس تاغ با نام تاغ بوتهای آورده میشود. این گونه را از جنس دیگری با نام لاتین hammada salicornica دانستهاند، که در گذشته جزو تاغ محسوب میشد اما بعداً به عنوان جنسی جدا گانه معرفی شد. تفاوت آن با تاغ از لحاظ شکل این است که در رمس گلها فقط در نوک شاخهها هستند ولی در تاغ گلها در تمام طول شاخه پراکندهاند. ضمن اینکه شاخههای ترات سفید رنگ و زمخت هستند. به لحاظ کشت بیشتر توصیه میشود تا سیاه تاغ را که به خاکهای سنگین و رسی و شوری مقاوم تر است، در این گونه محیطها کشت شود در حالیکه زرد تاغ بیشتر به خاکهای سبک و شنی و کمآبی مقاوم است و برای تثبیت تپههای شنی، به کار میرود.
درختچههایی سربلند با ساقههایی روشن و شاخههای آویزان و نامنظم و برگها و ساقههایی بندبند با رنگ سبز کمرنگ است، به طوری که از دور شبیه درختچهای خشک شده میماند. برگهایی افتاده بصورت لولهای و بندبند، گلهای سبز و قهوهای ریز دارد وجود یک شاخه اصلی و بعد پیجخورده به صورت کج که ادامه شاخهها بصورت فرعی در امتداد شاخه اصلی درمیآیند و شاخهها در صورت خشکی زیاد بصورت چوب پنبهای درمیآیند که البته به این معنا نیست که شاخهها خشک شدهاند. ارتفاع درخت تاغ تا کمتر از 4 متر میرسد.
این گیاهان نمکدوست از سازگارترین گیاه بیابان و به اصطلاح عامیانه کویر هستند، اصطلاح زندهترین موجود بیابان را هم میتوان به آنها اختصاص داد زیرا حیات بسیاری از پستانداران، پرندگان و خزندگان بیابانی به این گیاه مهم وابسته است. اگر از دور به آن نگاه کنیم فرمی آویخته دارد به اصطلاح مجنون بیابانها شدهاست و اینجنون برای این است که با ایجاد سایه تاج پوشش درخت بر روی تنه اصلی از میزان دمای هوا برای خود گیاه میکاهد و ایجاد سایه سازگاری شگرفی در جهت زنده ماندن سایر گونهها در اکوسیستم بیابانی است. درخت تاغ هم شوریپسند است هم شندوست و خشکیپسند. یعنی با قرار گرفتن اندام هوای در سایه از نفوذ گرما به بخشهای دیگر میکاهد. در درخت تاغ برای به حداقل رساندن درجه حرارت دما، برگها از حالت سطح افقی و عمود به تابش نور به صورت موازی با تابش خورشید در آمدند که حداقل جذب نور را داشته باشند همچنین با فلسی شدن و براق شدن سطح برگ بخشی از تابش را منعکس میکنند.
مهمترین عامل از دست دادن آب در گیاهان، تبخیر و تعرق گیاه است پس با گوشتیشدن برگها و فلسیشدن و بندبند شدن از هدر رفت آب جلوگیری میشود. درخت تاغ با دریافت املاح خاک و جذب نمکها توانایی کاهش شوری املاح و خاک را دارد. ساقههای بندبند آن در زمستان و یا در هنگام فصل خشکی میافتد پس کمک به دفع نمک اضافه در داخل بافت گیاه میکند. جذب نمک از ریشه این گیاه به صورت ایجاد یک فشار اسمزی منفی از خاک به سمت ریشه است که منجر به جذب بیشتر نمک در بافت برگها میشود و این جریان یکطرفه از خاک به سمت ریشه و برگ است. اگر قسمتی از برگ آنها را بچشید متوجه طعم شوری نمک در این بافت خواهید شد.
متاسفانه به دلیل افزایش جمعیت شترهای رها شده در بیابان، درختان تاغ مورد تعلیف زیادی قرار میگیرد و شاخههای انتهایی خورده شده و برگشت این درخت به حالت عادی بسیار سخت و ناممکن است.
دیدگاه
رضا فرامرزی
صحیح